بیم و امید

زندگی من در بیم و امید می گذرد... (برای دریافت رمز پستها از قسمت تماس با من اقدام کنید)

بیم و امید

زندگی من در بیم و امید می گذرد... (برای دریافت رمز پستها از قسمت تماس با من اقدام کنید)

پروژه بزرگ پرو لباس عروس!

این پروژه لباس عروس هم خودش کم چیزی نیست واقعاً‌. دوشنبه اولین پرو لباسم بود و اصلا راضی نبودم. دیروز سه شنبه هم دوباره بعد کلی استرس و نگرانی سر کار رفتم مزون هستی تو جمهوری و باز بعد اینکه پوشیدم دیدم برام هنوز گشاده،‌ با اینکه یه عالم تنگش کرده بودند تا اینکه در نهایت ناظر دوختشون گفت کلاً‌ سایز لباس باید عوض بشه و حالا همه چی از اول. امروز هم باید برم برای پرو سوم! و احتمال داره فردا هم! چه کار زمانبری. خدا کنه در نهایت اونطور بشه که دوست دارم...

هنوز یه عالم کار انجام نشده هست. کت و شلوار سامان و کفش خودم مونده... با این اوضاع کاری که انقدر استرس بهم وارد میشه،‌بخصوص این هفته که یه عالم گزارش برای رئیسم نوشتم...خدا رو شکر که با وجود اینهمه استرس خرابکاری نکردم و ازم راضیه...

خدا کنه بتونم دو سه روز رو تو هفته دیگه مرخصی بگیرم. استرس شغلم و عروسیم و کارهای باقیمونده بدجور بهم فشار میاره.

یه عالم حرف مونده که باید بنویسم اما واقعا فرصتشو ندارم...امروز باید برای سومین پروم برم....فردا هم که سامان مرخصی میگره و جمعه هم که یه امتحان سخت دارم...خدایا خودت کارامو درست کنم...

اینجور پست نوشتن به دلم نمیشینه...دلم میخواد یه فرصت گیر بیارم و مفصل بنویسم. خداکنه امروز بتونم به موقع از اداره برم.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.