میخواستم پست قبلی رو حذف کنم اما به احترام کامنتهایی که پست قبلی بصورت خصوصی و عمومی دریافت کردم و هنوز جواب ندادم، پست رو رمزی میکنم و فقط به دوستانی که کامنت گذاشتند رمز میدم تا پاسخ پیامهاشون رو ببینند.
البته میدونم که این چندروز تقریبا همه پستم روخوندند...یه وقتها پشیمون میشم چرا پست قبلی رو نوشتم، اما اون لحظه از غصه در حال انفجار بودم و فقط به مرگ فکر میکردم تا به آرامش برسم...نمیدونم درسته اینجور موقعها پست نوشتن یا نه؟
به هر حال دوست ندارم عمومی بمونه... شاید بعداً موضوعی که پیش اومده بود بنویسم شایدم نه چون یادآوریش هم داغمو تازه میکنه...اما این مدت خیلی خیلی تحت فشار بودم از همه جهت.. یکی دو مورد هم نبوده، فقط امیدوارم بگذره این دوران و همه چی درست بشه
ولی من میخوام بخونمش
همون پست قبلی هست که صددرصد خوندینش فقط رمزیش کردم عزیزم
سلام عزیزم
من دو سه روز پیش میومدم وبلاگت ارور میداد کلا وبلاگت باز نمیشد.نمیدونم برای خودتم اینجور بود؟
به هرحال من نتونستم پستتو بخونم اما امیدوارم الان حالت بهتر باشه عزیزم
سلام عزیزم رمز رو بهت میدم آرزو جان...
بهتر که نه، دعا کن برامون
عزیزم هیچ چیز موندگار نیست مطمئن باش این روزها هم میگذره. مهم عملکرد و تجربه شما تو گذروندن این روزهاست که با کمترین آسیب سپری بشه. منم خوندم پست رو خیلی هم نگرانت شدم.
هیچ اشکالی نداره اینجا وبلاگ شماست و ما هم قرار نیست قضاوت یا فکر خاصی بکنیم پس راحت باش هر مدلی که دوست داری باشی.امیدوارم برات به خیر بگذره همه چیز
چی بگم مینا جان،یه وقتها کم میارم، من هیچوقت اونقدرها قوی نبودم، اما یه طوری از عهده مشکلات به صورت اعجاب آمیز برومدم، خدا هم تنهام نذاشت...این دوران هم میگذره اما تبدیل میشه به یه سری تار موی سفید دیگه روی سرم و چروکهای جدید پیشونیم....
بازم شکر
اتدکی صبر سحر نزدیک است
برایت آرامش شادی و گذر ار این دریای طوفانی آرزومندم
قربونت برم دوست دلسوز و مهربونم
برای منم رمز بذار
فکر کنم خوندی پست رو،اخه پست جدید نیست،فقط رمزیش کردم
سلام عزیزم ان شالله حالت خوب شده باشه و هییییچ وقت تو زندگیت ناراحتی و غصه پیش نیاد
ممنونم آرزوی عزیز. فقط دعا کن همه چی درست بشه
سلام ان شاالله که همه چی به خیر و خوشی تموم بشه زندگی در گذر است .
الهی آمین... انشالله که پایان شب سیه سپید باشه
برات ارزوی ارامش می کنم مرضیه عزیزم.
چون تموم مدتی که خاموش می خوندمتون، از شوق و انرژی تون لذت می بردم
فداتون عزیزم،اما نمیدونم از کدوم انرژی حرف میزنی نجمه جان،خیلی وقته خسته تر از این حرفام دوست من...
سلام عزیزم چی شده. چرااینقدراشفته ای
مینویسم شکوفه جان